طرف 3

82 درصد مخاطبان گفتند لحنتان عالی و معرکه است. حال چه ایده ای برای آیندۀ وبلاگ دارید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 160
کل نظرات : 530

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان WWW.chepiha.LoxBlog.Com و آدرس chepiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 530
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

جزیره قشم اخبار جزیره قشم
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : Ling Deraz
تاریخ : چهار شنبه 7 بهمن 1394
نظرات

میخاد ثابت کنه که، ها دیگه من آخرشم. آخر خودمانی بودن. داره غذا تیر می کنه، دهان گِشِری اش پره و با دختره تبادل احساسات می کنه به این ترتیب: دارم نان و دال می خورم. نان خباز دستمه، الان دارم کاشُخ تو دال میارم. یه کم دال ها امشب سور شده حال نمی ده؟ می دانی دال چیه؟ دختره می گه آره دال عدس میگیم بهش، یا عدس قرمز. ولی ما که اینجوری نمی خوریم. اصن نمیشه خورد. و ... قنبر: برو برو بابا. اولا که قرمز نیست و نارنجیه. تو نان بردار دو تکه سبزی بنه وسطش بزن تو دال و بخور کیف دنیا را ببر . و ... کلی جزییات دیگه. قضیۀ دال هیچ، یه بار داشت واسه دختره لاف می پروند که: الان دارم پِپِرونی می خورم! اگم خو تو اگه پپرونی تیر بکنی، معده تو هنگ اکُن، بیمارستانی میشی. جسد تو اَمُنه رو دست ما. خو تو خفن ترین چیزه که تا حالا خوردی سمبوسه بوده که همونم خوردی و تا دو هفته بعدش افتاده بودی تو شکم. پپرونی بلده واسه من. معلوم نیست کجا شنیده اینو. ازش پرسیدم پپرونی رو دیگه کجا شنیدی؟ میگه: نافهمُم والا. یه بار شنیدم. دیدم از اسم دو تا فوتبالیست تشکیل شده. په په + رونی، دیگه یادم موند. نبوغ رو حال می کنی؟  

یه شب دخترۀ دهاتی از نان های محلی عشایرشان گفته بود بهش، فنبر کم نیاورد و سه ساعت داشت از ارزش های فراوان غذایی نان خمیر و نان توموشی و نان کَپُکی به دختره می گفت. پیام بازرگانی راه انداخته بود و تازه قرار گذاشتند همدیگه رو که دیدن نان محلی بزنن تو رگ. قنبرو عادت کرده بود افتاده بود رو دور صحبت با طرف با دهن پر. غذا خوردن و صحبت با طرف همزمان. صدای مَلج مُلوچ هم در می آورد تا مثلاً آب دهن دختره هم راه بیفته و به قول قنبرو: بُلولش بیفته. همینو به دختره گفت: الان به نظرم بلولت افتاده، نه؟! دختره هم جواب داد: چی؟ بلوزم؟ نه نیفتاده هنوز تنمه که. به خدا. یعنه کشور خومون زندان مغزهاست، به جان خودم.

دخترا هم همون حس خودمانگی بهشون دست میده و هر چی از دهنشان در میاد میگن. دختره داشت می گفت: الان اومدم تو تخت خوابم، خیلی نرمه (تابلو بود الکی میگفت دهاتی. فک کنم رو حصیر خالی می خوابه شایدم رو تَک، تخت خواب پ بله) کلاَ تجربۀ حضور توی فضای مجازی ثابت کرده که این جاها شده محلی برای تخلیه عقده های چند ساله. مثلا من که ماشین ندارم طبیعیه که به یارو بگم: الان سوار ماشین خودم دارم می چرخم واسه خودم. بگذریم... دختره بعد از خالی بستن درباره تختس، حالا داره تشریح می کنه که چی پوشیده، کجاشو با چی پوشونده، چه رنگیه. تنگه یا گشاد، از کجا خریده، چند خریده یا هدیه دوست پ های قبلیش بوده و ... آخرش هم گفت قبل از اینکه کامل خوابم ببره همشو در میارم که راحت باشم! اینجا بود که قنبر گفت: راحت باش ولی بدون که اینو که گفتی من دیگه چندان راحت نیستم! البته قنبرک هر آدم الافی باشه اون کاره دیگه نیست. می شناسمش.

ای دختن هم نافهمُم چطورن که قنبرو هر وقته زنگ ازن بشون جواب ادن. اصن صبح تا شب و شب تا صبح در دسترسن. مث که کلاَ منتظرن یکی زنگ بزنه خودمونی بشه. موردی پیش اومد دختره جواب داد الان تو دستشویی ام دارم فلان کار می کنم، بعداً خودم زنگ می زنم. یعنه تا ای حد حتی. یا یکی دیگه جواب داده: الان تو حموم هستم شامپو فلان زده ام صابون فلان. میخای برات بیشتر توضیح بدم اوضاعم چه جوریه؟ خو چلینگر، کدوم شترمرغی با گوشی میره حموم؟.

دختکا زنگ زده. قنبرک گیج خوابه. اگین دختره است، همونجور خوابیده سرضرب جواب میده. حالا هر کس دیگه ای بود چند تا فوش می داد و قطع می کرد. اما قضیه دختره فرق می کنه، با همان حالت صدای خواب آلود و بی حال (حس خودمانی بودن) جواب میده. انگار نه انگار که تا همین پنج ثانیه قبل داشت توی خواب تر می کند. آلا افتاده رو دور اینکه فلان ساعت خوابیدم و خواب فلان چیزو دیدم. همش چرت و پرت تا دو ساعت بعد.

تا طرف چهار بای بای.


تعداد بازدید از این مطلب: 445
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست

سلام. خوش آمدید. نظرات شما موجب دلگرمی ماست. سپاس.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود